جوجه کروکدیل متفکر

دست نوشته های یک آدم خوددرگیر

جوجه کروکدیل متفکر

دست نوشته های یک آدم خوددرگیر

80


پارسال... این موقع... تو پارکینگ پروانه خندیدم به لیلایی که ده دقیقه بعد از آشناییمون مکالمه رو با صحبت راجب اینکه "چقدر به مرگ فکر میکنم" ادامه داد... و من سر تکون میدادم و لبخند میزدم در حالی که درونم مسخرش میکردم. حسی که به این خاطره دارم الان، نشون میده چقدر آدما در طول یک سال تغییر می کنن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد